ققنوس14

غزل6

دوشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۵۸ ق.ظ

(تقدیمی به کسی که خیلی می خوامش!)

به دنـبال جویی احـساس می گردم نگاهت را

کجاگم کرده ای احساس چشمان سیاهت را

چـه مـشتاقانه افتادم به دام تو ولی افسوس

کـه صـیـادم نـدیـدی صـیـد در بـنــد نـگـاهت را

شکستم بارها دردست های سرد و سنگینت

چــشـیـدم بـارهـا زهــر زبــان خـیـر خـواهت را

خـداحـافـظ ولـی مـن دیـر فـهمـیدم که تنهایم

کـجـا از مـن جـدا کـردی رفــیـق راه , راهت را

خداحافظ به سبـک سال ها دوری ز چشمانت

ولـی لـطـفـا نـگـیـر از مـن نـگـاه گـاه گـاهت را

  • ۹۲/۰۴/۱۷
  • محمد قائمی راد

نظرات  (۲)

  • تنها تر از تنها...
  • البته میدونی که مهارتم توی شعر نو بیشتره.

    این شعرو هم توی یک ساعتی که توی اینترنت بودم به ذهنم رسید و برات نوشتم.

    یه مطلب جالب هم سایت ایسنا زده وقت کردی بخون عنوانش اینه:

    «کامپیوتر» هوویی به نام «رایانه» را نمی‌پذیرد...

    پاسخ:
    تشکر
    خوندم مطلب خوبی بود
  • تنها تر از تنها...
  • فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت...

    *****************************

    برای دیدن تو اشتیاق طولانیست

    زمان غصه و درد فراق طولانیست

    صفا و سادگیم را به پای تو دادم

    اگرچه کم شده، باز این نفاق طولانیست

    قدم قدم به تو نزدیک می شدم اما...

    خلاصه قصه این اتفاق طولانیست!

    ****************************

    پاسخ:
    شعرخیلی خوبی بود
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی