ققنوس14

غزل ناتمام

پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۶:۰۲ ب.ظ

(تقدیم به کسی که خیلی خیلی می خوامش!)

امـشــب کـنــار پـنـجــره دسـتـم به دست توست
دستم که هیچ هرچه که هستم به دست توست
یـک رشـتـه از مـحـبـت و دل بـسـتـه ام به خویش
حالا عـنـان آنـچـه کــه بــســتــم به دست توست
پـیـغـمــبــرم شــدی بــه یــک اعــجــاز خــنــده ات
امـشــب هـر آنـچـه را بـپـرسـتـم به دست توست
حــس مــی کــنــم کــه شــادتـریـن فـرد عـالـمـم
وقــتــی کــنـار پـنـجـره دسـتـمـم به دست توست
  • ۹۲/۰۴/۲۰
  • محمد قائمی راد

نظرات  (۲)

  • تنها تر از تنها...
  • سلام

    خوشحالم که این دفعه آخر شعرت ناامید کننده تموم نشد...

    البته شاید بهتر باشه همونطور که خودت دوست نداری زیاد شعر عاشقانه بخونی بهتر باشه از این فضا دور بشی.

     البته به قول فاضلمون:

    هرگاه یک نگاه به بیگانه می کنی

    خون مرا دوباره به پیمانه می کنی

    گفتی به من نصیحت دیوانگان مکن!

    باشد، ولی نصیحت دیوانه می کنی

    *************************

    وبلاگم هنوز کامل راه نیفتاده ولی اگه وقت کردی یه سری بزن.

    پاسخ:
    وبلاگتون رو نگاه کردم
    وبلاگ خوبی دارید
    ان شاء الله موفق باشید
    سلام محمد جان
    غزلت زیبا بود
    واقعا لذت بردم
    ولی ...
    ایشالله از این استعداد خوبت بهتر استفاده کنی
    این دو تا شعر از احمد علوی رو خوندی؟
    پاسخ:
    بعدفرمایش شماخوندم
    دعابفرماییدتوفیق بشه ماهم بگیم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی