ققنوس14

آیه

يكشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۲۰ ب.ظ

تقدیم به استادی که خیلی چیزها به من آموخت ولی من حق شاگردی رو در قبالش به جا نیاوردم و از نعمت داشتنش محروم شدم:


بــســیــط نــور , بــر انــدام لــخــت تـابـسـتان        ثبوت کوه که می جوشد از دلش جریان

نشسته گوشه ای ووسع خویش می سنجد        خـلـیـفـه ای ز تماشای ملک خود حیران

سـکـوت مـحـض , سکوتی پر از صدای عمیق         صدای واحدی از بی شمار , جز عصیان

صــدای نــعـره ی هـو هـو ی آسـمـان در بـاد          صـدای نـم نـم نـجوای بـا زمـیـن , باران

بــه اخــتــیــار قــســم ! انــدکـی تـامـل کـن          مـزن دوبـاره بـه طبل مخالف ای انسان

  • ۹۳/۰۲/۱۴
  • محمد قائمی راد

نظرات  (۵)

سلام محمد اقا
خوب بود مثل همیشه و البته با ملاحظاتی که حضورا عرض کردم خدمت شما
حالا کی هست این استاد؟
  • محمد حسین مرادی
  • صدای نعره ی هوهوی اسمان در باد

    عجب اهنگ حماسی داره. خیلی خوبه
    حتما اون استاد از شما راضیه 
    ولی هر چقدر هم که ساقی عوض بشه و می های رنگین تری بیاره : 

    ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی

    عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست


    اینقدر که من می فهمم، انسان ها به صورت عمومی «خلیفة الله» نیستند؛ خلیفة الله امام است و اگر چنین باشد بیت آخر باید به نحو دیگری بیاید

    پیام ختم رسالت تحمّلش سخت است

    به آیه آیه چشمت، نمی شود آسان

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی