لطف یاران
دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۲۲ ب.ظ
هرچند خنده های کمم را شنیده اند
آه نگاه و سوز دلم را ندیده اند
خون گریه است بر تن پیراهنم پدر
جان مرا به حرف برادر دریده اند
با میخ حرف، چوبه غیبت، طناب فسق
یاران، صلیب بر تن جانم کشیده اند
از خدمت به خلق خدا، فصل وصل ها
تنها روایتی ست که ایشان شنیده اند
یاری میان شهر برایم نمانده است
اصحاب کهف گوشه عزلت گزیده اند
- ۹۳/۰۵/۰۶