ققنوس14

لطف یاران

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۲۲ ب.ظ

هرچند خنده های کمم را شنیده اند

آه نگاه و سوز دلم را ندیده اند

خون گریه است بر تن پیراهنم پدر

جان مرا به حرف برادر دریده اند

با میخ حرف، چوبه غیبت، طناب فسق

یاران، صلیب بر تن جانم کشیده اند

از خدمت به خلق خدا، فصل وصل ها

تنها روایتی ست که ایشان شنیده اند

یاری میان شهر برایم نمانده است

اصحاب کهف گوشه عزلت گزیده اند

  • ۹۳/۰۵/۰۶
  • محمد قائمی راد

نظرات  (۵)

عالی
نظر من برعکس رفیقمونه
زیاد گفتن موجب زایش فکر و ایده و در نهایت شعر میشه ولی در عین حال باید قوتش رو هم حفظ کنه
بارک الله
خیلی وقت ها پرکار بودن خوب نیست!
این جور شعرها که روایت حالات درونی شاعره ناگزیره 
ولی باید سعی کنی این جور شعرها رو کم کنی یا حداقل منتشر نکنی
مخصوصا وقتی فضای روحی شعر ناامیدانه است
باید سعی کنی تا جایی که می تونی وارد فضای اجتماعی بشی
و به موضوعات اجتماعی بپردازی
اگر این کار رو بکنی رشد خیلی خوبی پیدا می کنی محمد آقا
و می تونی خدمت بزرگی به مردم بکنی
یا حق
خیلی خووووووووووووب
  • علیرضا مهدویان
  • از گوشه عزلت، برخیز و مخور غم جهان گذران...
    "عید فطر مبارک"
    همین‌‌جوری پرکار باشی یه چیزی میشی!(إن‌شاءالله)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی