ققنوس14

ابتلا

دوشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۴۱ ب.ظ

به روی هر سخنم مهر ناروا شدن است

خدای من! چه بلا و چه مبتلا شدن است

کمان قد بلندم چنان کشیده شده ست

که دیگر از نفس آماده ی رها شدن است

اگرچه سردی غربت نشسته بر نفسم

دلم به گریه شب گرم آشنا شدن است

بریز آتش غم! سینه استقامت کن

دوام عشق گره خورده با فنا شدن است

شکسته است نماز نشسته ام امشب

که کوله بار سفر بسته ام ز غم امشب

  • ۹۳/۰۵/۱۳
  • محمد قائمی راد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی