غزل
چهارشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۲۶ ب.ظ
(غزلی که توBRTگفتم)
خـورشـیـد پـشـت ابـر مـن انـگـار مـانـدنـیـست بـر دوش خـلـق مهنت این بار ماندنیست
یک بوسه نیست سهم من ازخاک پای دوست حسرت به روی این لب بیمار ماندنیست
مـا وسـعــمـان بـه قـیـمـت یـوســف نـمی رسد او سـال هـا بـدون خـریـدار مـانـدنـیـسـت
تـا بـوف هـا بـه بـام سـیـاسـت نــشـسـتـه انـد این شام شوم تیره تراز تار مانـدنـیـسـت
وقـتـی کـه انـتـظـار فـقـط در نـشــستــن اسـت ایـن جـمعه هاواین همه تکرار ماندنیست
- ۹۲/۰۴/۰۵